ارتش های خصوصی در روسیه

          چندی است که شرکتهای روسی فعال درعرصه ی نظامی،توجه رسانه های جهانی رابه خود جلب کرده اند.این درحالی است که شرکتهای مزبور،ازدیربازدرروسیه فعال بوده اند.تزارهای روس ازنظامیان داوطلب درعملیات خود استفاده می کردند. اعضای این گروهها راقومیتهای غیرروس تشکیل می دادند که معروفترین آنها قزاق هابودند.حضوراین نیرو درجامعه ی روسیه،حتی درادبیات کلاسیک این کشور نیزمنعکس گردیده است.درپایان رمان " آناکارنینا" نوشته ی " لئو تولستوی"، قهرمان اصلی داستان " کنت الکسی ورونسکی" داوطلبانه به صربستان می رود تاباامپراتوری عثمانی بجنگد.او و گروه تحت امرش، به هزینه ی شخص ورونسکی، داوطلبانه دراین جنگ شرکت کردند.تزارهای روس،ازاین نیروهای داوطلب، برای مقابله باناآرامیهای داخلی وسرکوب جنبش های مردمی دردیگرسرزمینهای امپراتوری نیزسود می بردند.قزلق ها،پس ازانقلاب اکتبر، بدلیل مشارکت دراقدامات ضد انقلابی،هدف ترورسرخ بلشویکها قرارگرفتند وهزاران نفرازآنها درروندی که "قزاق زدائی" نامیده شد،جان باختند.دردوران اتحاد جماهیرشوروی، فعالیتهای نظامی غیردولتی، درقالب " واحدهای داوطلب خلق" وبااهدافی کاملاً متفاوت،ادامه پیداکرد.پس ازفروپاشی شوروی،ودردوران زمامداری  بوریس یلتسین  ، واحدهای خصوصی نظامی،به حافظان منافع خاندانهای حکومتگر روسیه تبدیل شدند.درهمین زمان،نخستین مرکزآموزش نیروهای ویژه درخارج ازمسکو،دایرشد.بنابراین، استفاده ی روزافزون ازشرکتهای خصوصی نظامی دردوران زمامداری ولادیمیرپوتین، پدیده ی جدیدی نیست وبربستردهه ها حضوراین نیرو،درجامعه ی روسیه بناگردیده است.

          ازشرکتهای خصوصی نظامی،تعاریف مختلفی ارائه می شود. " کنوانسیون منع استخدام، بکارگیری،تامین مالی وآموزش مزدور" ، تعریفی ازمزدورارائه می دهد که باعملکرد شرکتهای خصوصی نظامی، فرق می کند.مزدورها، فقط برای منافع شخصی خود می جنگند درحالیکه شرکتهای خصوصی، اهداف بزرگتری رادنبال می کنند. معهذا،برخی کشورهای جهان به این کنوانسیون نپیوسته اند که آمریکاوروسیه ازآن جمله می باشند.برخی ازتحلیلگران،شرکتهای نظامی خصوصی رابراساس عملکرد ووظائف آنها تقسیم بندی وتعریف می کنند.اما ،ساده ترین تعریفی که تاکنون دراین مورد ارائه شده این است که شرکتهای مزبور " یا می کشند ،یا کشتن راآموزش می دهند !" .نظامیان سابق ومجرمینی که درازای خدمت داوطلبانه ی نظامی،اززندان آزاد می شوند، اعضای اصلی این ارتشهای خصوصی می باشند.دراین مفهوم، سرشناس ترین بنگاه خصوصی روسیه، " گروه واگنر " نام دارد. اما غیرازاین گروه، دهها گروه دیگرنیزوجوددارند که خدمات نظامی خصوصی به متقاضیان ارائه می نمایند.علیرغم تعدد این بنگاهها درروسیه، تاسیس وفعالیت شرکتهای مزبوردرروسیه، به موجب قانون اساسی وقوانین موضوعه ی این کشور، ممنوع می باشد.

          ذزسال2014 ،دوتبعه ی روس به اتهام قتل " زلمای یانداربیف" رئیس جمهور تبعیدی چچن درقطر، دستگیرشدند.دراواسط دهه ی 2000 "مرکزآموزش نیروهای ویژه" به "سه نژ" تغییرنام یافت ومزدورانی که دراین مرکز تربیت می شوند،درمنازعات اقصی نقاط جهان، ازچچن گرفته تا عملیات ضد راهزنی دریائی درخلیج عدن، جنگ گرجستان، سوریه ولیبی ،حضورمی یابند.ازسال2013، " لشکراسلاو" که یک شرکت خصوصی نظامی است، دوسال قبل از حضوررسمی روسیه درخاک سوریه، عملیات دراین کشورراآغازکرد. " گرو واگنر " که سرشناس ترین شرکت خصوصی نظامی درروسیه است، ازبطن لشکراسلاو بیرون آمد. باالحاق کریمه، وشروع جنگ در شرق اوکراین،روسیه ازاین جنگ، برای آموزش مزدوران داوطلب استفاده کرد.براین اساس،گروه واگنر فعالیت خودراازتابستان 2014 درخاک اوکراین آغازنمود.گروههای دیگرخصوصی نیزدراوکراین حضوردارند که قزاق ها، گرگهای شب ، باند موتورسوار، رزمندگان سایبری، ودهها گروه مزدوردیگر،ازآن جمله می باشند.درسال 2015 ، ولادیمیرپوتین، دریک فرمان ریاست جمهوری، ازنیروهای ویژه ی این کشورخواست تابرای دفاع ازروسیه ومتحدین این کشوردرسراسرجهان آماده باشند.

          اخیراً ویدیوئی ازشکنجه ی وحشیانه وقتل یک زندانی سوری توسط چند عضو گروه واگنر منتشرشد که وجدان جهانی رابه درد آورد. ازسال2012 به بعد، استفاده ازمزدوران داوطلب درعملیات خارج ازقلمرو شوروی سابق، به ت دولت تبدیل شد.درجریان رویاروئی این مزدوران بانیروهای آمریکائی مستقردرسوریه درفوریه 2018 ،صد ها نفرازآنها کشته شدند.این افراد باعبور ازرودخانه ی فرات وورود به منطقه ی عاری ازمنازعه ای که باتوافق آمریاوروسیه ایجاد شده بود،قصد تصرف پالایشگاه  دیرالزور راداشتند.این مزدوران،بااستفاده ازتسلیحات روسی، به نیروهای کرد تحت حمایت آمریکا حمله بردند. مزدوران روس، پس ازسوریه، درلیبی، ونزوئلا،کوبا، جمهوری آفریقای مرکزی،سودان ودههاکشورآسیائی وآفریقائی مشاهده شده اند.درسپتامبر2018، ولادیمیرپوتین فرمانی راامضاکرد که به موجب آن اطلاعات مربوط به مزدوران این کشور، " اسراردولتی" تلقی شده وافشای آن بامجازاتهائی همراه می گردد.معهذا، نشریه ی روسی " پروکت مدیا" درسال 2019 ،چهارگزارش مشروح درباره ی فعالیت مزدوران روس درجهان منتشرکرد که یکی ازآنها به عملیات گروه واگنر درلیبی اختصاص یافته است.به نوشته ی این نشریه،عملیات لیبی باهماهنگی ارتش ومقامات عالیرتبه ی ی روسیه ، انجام می شود.مسکو اکنون هم بادولت تحت حمایت سازمان ملل متحددر طرابلس، وهم بادولت ژنرال  هفتار  رابطه ی نزدیک دارد. هفتار تبعه ی آمریکاست  وسالهای طولانی رادردوران جنگ سرد، دراتحاد شوروی به سربرده است.مزدوران روس، نه تنهااز هفتار، که ازسیف الاسلام پسرقذافی حمایت می کنند.روسیه درلیبی، همه ی تخم مرغهای خودرادریک سبد نمی گذارد وازهمه ی گروههای متخاصم حمایت می کند.

          مزدوران روسی،ماننددیگرمزدوران جهان، زندگی راازلوله ی تفنگ می بینند ونمی توانند بدون جنگ زندگی کنند. آنهااززندگی شخصی،کارومنزلت اجتماعی برخوردارنیستند.مجرمینی که درشرق اوکراین زندانی هستند، میان دوگزینه ی ماندن درزندان یارفتن به جنگ وکسب درآمد قرارمی گیرند. معهذا ، وقتی ارتشیان کشته می شوند، باافتخارواحترام به خاک سپرده می شوند اما مزدوران، گمنام می میرند وکسی حتی ازگور آنها مطلع نمی شود. درتابستان 2018 ، گروهی ازمزدوران روس ، تسلیم دادگاه بین المللی جنایات جنگی شدند.دولتمردان روس، دربرابراین اقدام ازخود عکس العمل نشان داده وبراعطای موقعیت قانونی به این افراد تاکید ورزیدند. اخیراً " سرگئی لاوروف " وزیرخارجه ی روسیه گفت که امروزه فعالیت گروههای نظامی داوطلب درسراسرجهان گسترش پیداکرده است و " من فکرمی کنم که لازم است موقعیت این رزمندگان رادرچهارچوب قانون تعریف وآنها رامورد حمایت قانونی قراردهیم." . برخی نمایندگان دومای روسیه نیزبراین باورند که تجربه ی سوریه نشان داده که دولت روسیه می تواند ازکمک شرکتهای نظامی خصوصی بهره مند گردد.

fmohammadhashemi@yahoo.com

www.fmohammadhashemi.blogfa.com

 


حمله به ایران خطرناک است
برای اینکه ایران رابهتربشناسیم،باید بدانیم چه کشوربزرگی است! ایران با 1684000 کیلومترمربع،هفدهمین کشوربزرگ جهان است که مساحت آن بیشتراز مجموع مساحت کشورهای فرانسه، آلمان،هلند، بلژیک، اسپانیا وپرتغال است.ازنظرجمعیت نیز ایران بابیش از80 میلیون نفرجمعیت،شانزدهمین کشورپرجمعیت جهان محسوب می شود. این کشور،ازفرانسه یاانگلیس پرجمعیت تراست. ازاین اطلاعات مهمتر، موقعیت توپوگرافیک ایران است.این کشورکوهستانی،توسط رشته کوههای بلند محاصره شده است.مهمترین این رشته کوهها، زاگرس ازجنوب غرب به شمال غرب امتداد یافته است.این رشته کوه که حدود1500 کیلومترطول دارد وبه رشته کوههای قفقازمی پیوندد،همچون مانعی طبیعی درمرزباترکیه وعراق عمل می کند.آنسوی زاگرس، جلگه ی پهناور بین النهرین گسترده است ودرجنوب زاگرس نیززمینهای پست وباتلاقی خوزستان قراردارد که همچون مانعی طبیعی برسرراه هرمهاجم قرارمی گیرد. درشمال ایران،رشته کوه البرز قراردارد که زاگرس را به رشته کوههای افغانستان وازآنجابه رشته کوه هندوکش متصل می نماید.ایران درجنوب،بالغ بر 1500 کیلومتر ساحل باخلیج فارس ودریای عمان دارد. درمرکز ایران نیزدوفلات کویری وجوددارد:دشت کویر که ازقم تامرزافغانستان امتدادمی یابد ودشت لوت که تابلوچستان ادامه دارد.بخش اعظم جمعیت ایران درمناطق کوهستانی متمرکزشده است زیرااکثرزمینهای پست ایران غیرقابل ست می باشد.درواقع حدود 70 میلیون نفرازجمعیت ایران راباید کوه نشین نامید.حتی تهران که بزرگترین شهرایران است بردامنه ی کوههای سربفلک کشیده بناشده است.ایران کشوری است که شبه قاره ی هند رابه دریای مدیترانه متصل می کند وبدلیل وسعت زیادش به آسانی قابل فتح نیست.
ایران دارای سومین ذخائربزرگ نفتی دنیا می باشد وچهارمین تولیدکننده ی بزرگ نفت جهان محسوب می شود.بنابراین می توان تصورکرد که این کشورباید مردمی ثروتمند ومرفه داشته باشد. درحالیکه چنین نیست.ایران بیست وهشتمین اقتصادبزرگ دنیاراداراست اما ازنظرتولید ناخالص داخلی،دررده ی هفتادویکم جهان ودرردیف کشورهائی چون بلاروس وپاناما قرارمی گیرد.بخشی ازاین عقب ماندگی به علت فسادگسترده وتهای نابخردانه ای است که دهه هاست براین سرزمین حاکم می باشد.بنابراین ایران همچون دژی است که از سه طرف توسط کوه محاصره شده وازطرف چهارم نیزبه اقیانوس راه دارد.لذا، فتح این کشوربه آسانی میسّرنیست.ایران درهزاره ی اخیرفقط یکبارتوسط مغول ها وقبل ازآن نیز توسط اعراب فتح شده است.امپراتوری عثمانی نیزمناطقی رادرجوار زاگرس به تصرف خوددرآورد امانتوانست به مناطق مرکزی ایران دست پیداکند.مردمان جنگجوی کوهستان نشین ایران،همیشه دربرابرمهاجمین ایستادگی کرده اند. کوهستانهای سربفلک کشیده ی ایران، نه تنها همیشه سرزمین پارس راازتهاجم بیگانگان مصون نگهداشته، بلکه فرهنگ ایرانی رانیزدست نخورده باقی گذاشته است.ایران موطن گروههای ملی وقومی متنوعی است که خصوصیات خویش راهمچنان حفظ کرده اند واین ویژگی همه ی مناطق کوهستانی دنیامی باشد. ترکیب قومی ایران موجب گردیده که قدرتهای خارجی برروی تنوع قومی آن حساب بازکنند.بی دلیل نیست که فارس ها، به مثابه ی بزرگترین گروه قومی کشور، زمام دولت رادردست دارند،پیوسته استراتژی خودرابرحفظ وحدت ملی کشور ومبارزه با جدائی طلبی قرارداده اند.استدلال ناسیونالیستهای فارس این است که نخست باید ظرف راحفظ کرد تابعد بتوان به محتوای ظرف پرداخت.اما این استراتژی، که درمقاطعی لباس شووینیسم خلق بزرگ به خود پوشیده،با سرکوب خونین اقوام دیگر ونادیده گرفتن حقوق آنهاهمراه گردیده است.
بنابراین اهداف ژئوپولتیک ایران رامی توان بطورکلی چنین خلاصه کرد: کنترل کوهستانهای البرز و زاگرس،کنترل کوهستانهای شرق دشت کویر ودشت لوت ازمشهد تازاهدان ومکران، حفظ امنیت خطی که از شط العرب تاسواحل غربی ایران درخلیج فارس امتداد می یابد،کنترل عناصرقومی ومذهبی درمحدوده ی کشور، و حفاظت ازایران دربرابر تهدید بالقوه ی قدرتهای بزرگ خارج ازمنطقه . ایران تاکنون توانسته است به چهارهدف ازاهداف فوق نائل شود وتنها خطرباقی مانده، خطری است که اززمان اسکندرتاکنون، پیوسته کشوررا تهدید کرده است: قدرتهای بزرگ خارج ازمنطقه . این قدرتها ازدوطریق سنتی درایران نفوذ کرده اند: مسیرشمالشرق ونفوذدر گروههای قومی داخل ایران. امادرچند قرن اخیر،بزرگترین خطری که ایران راتهدید کرده احیه ی قدرتهای بزرگی بوده که برعراق مسلط شده اند.وضعیت کنونی ایران،یادآورسناریوی خطرناکی است که انگلیس دراوائل قرن بیستم برای ایران رقم زد.اکنون نیزایالات متحده، برعراق وافغانستان مسلط شده وکنترل شرق وغرب وتاحدودی جنوب ایران رابدست گرفته است.معهذا، دولتمردان اقتدارگرای کنونی حاکم برایران، قبل ازقدرت نظامی آمریکا،ازجبهه ی لرزان داخلی واقلیتهای سرکوب شده و وبه شدت ناراضی خود، احساس خطرمی کنند.آنها اغلب هراسان ودستپاچه، دست به اعمال قدرت وسرکوب گسترده می زنند.اوج این سرکوب را دراعتراضات آبان ماه1398 می توان بوضوح دید.اقتدارگرایان ایران همچنین سعی می کنند درچالشهای قومی ومذهبی کشورهای همسایه وغیرهمسایه دخالت کرده وبه نفع گروههای حامی خود اعمال نفوذ نمایند.حمایت ازشیعیان وحشدالشعبی عراق ونیزشیعیان افغانستان،بحرین،عربستان، لبنان ونیجریه نیز درهمین چهارچوب قابل ارزیابی می باشد.دولت ایران، تجهیزات سنگین رادرمناطق کوهستانی ومرزی کشور مستقرکرده است.یک هدف اصلی ایران ازاتمی شدن هم بازدارندگی قدرتهای خارجی ازتهاجم به کشور وبالابردن قدرت چانه زنی خویش درمذاکرات آینده می باشد.این بارنیزاستراتژی ایران، مانندهمیشه،استفاده از کوهها به مثابه ی دژ مستحکم دفاعی می باشد. بی دلیل نیست که بسیاری ازتاسیسات حساس نطظامی ایران، اکنون درقلب کوهها ویازیرآنهابناشده است.تجربه ی افغانستان نشان داده است که ناتوانی دولت درکنترل مناطق کوهستانی این کشور، موجب گردیده که این مناطق صعب العبور، تحت کنترل طالبان قرارگرفته وبرقدرت این گروه تروریستی بیافزاید.
معهذا، برای رژیم ایران،نگرانی اصلی به نیتی عمومی وتنش های داخلی مربوط می شود.ایران، یک مجموعه ی خودپایدار است که علیرغم فقرمفرط، مرزهای قابل دفاع ونیروهای امنیتی سرکوبگری دارد. اما ناآرامیهای اخیرمدنی درمناطق شهری نشان داد که اعتراضات بتدریج پیشرفت کرده وکوههارا، این بارازدرون ونه ازخارج، به زانو درخواهد آورد.
 


حمله به ایران خطرناک است
برای اینکه ایران رابهتربشناسیم،باید بدانیم چه کشوربزرگی است! ایران با 1684000 کیلومترمربع،هفدهمین کشوربزرگ جهان است که مساحت آن بیشتراز مجموع مساحت کشورهای فرانسه، آلمان،هلند، بلژیک، اسپانیا وپرتغال است.ازنظرجمعیت نیز ایران بابیش از80 میلیون نفرجمعیت،شانزدهمین کشورپرجمعیت جهان محسوب می شود. این کشور،ازفرانسه یاانگلیس پرجمعیت تراست. ازاین اطلاعات مهمتر، موقعیت توپوگرافیک ایران است.این کشورکوهستانی،توسط رشته کوههای بلند محاصره شده است.مهمترین این رشته کوهها، زاگرس ازجنوب غرب به شمال غرب امتداد یافته است.این رشته کوه که حدود1500 کیلومترطول دارد وبه رشته کوههای قفقازمی پیوندد،همچون مانعی طبیعی درمرزباترکیه وعراق عمل می کند.آنسوی زاگرس، جلگه ی پهناور بین النهرین گسترده است ودرجنوب زاگرس نیززمینهای پست وباتلاقی خوزستان قراردارد که همچون مانعی طبیعی برسرراه هرمهاجم قرارمی گیرد. درشمال ایران،رشته کوه البرز قراردارد که زاگرس را به رشته کوههای افغانستان وازآنجابه رشته کوه هندوکش متصل می نماید.ایران درجنوب،بالغ بر 1500 کیلومتر ساحل باخلیج فارس ودریای عمان دارد. درمرکز ایران نیزدوفلات کویری وجوددارد:دشت کویر که ازقم تامرزافغانستان امتدادمی یابد ودشت لوت که تابلوچستان ادامه دارد.بخش اعظم جمعیت ایران درمناطق کوهستانی متمرکزشده است زیرااکثرزمینهای پست ایران غیرقابل ست می باشد.درواقع حدود 70 میلیون نفرازجمعیت ایران راباید کوه نشین نامید.حتی تهران که بزرگترین شهرایران است بردامنه ی کوههای سربفلک کشیده بناشده است.ایران کشوری است که شبه قاره ی هند رابه دریای مدیترانه متصل می کند وبدلیل وسعت زیادش به آسانی قابل فتح نیست.
ایران دارای سومین ذخائربزرگ نفتی دنیا می باشد وچهارمین تولیدکننده ی بزرگ نفت جهان محسوب می شود.بنابراین می توان تصورکرد که این کشورباید مردمی ثروتمند ومرفه داشته باشد. درحالیکه چنین نیست.ایران بیست وهشتمین اقتصادبزرگ دنیاراداراست اما ازنظرتولید ناخالص داخلی،دررده ی هفتادویکم جهان ودرردیف کشورهائی چون بلاروس وپاناما قرارمی گیرد.بخشی ازاین عقب ماندگی به علت فسادگسترده وتهای نابخردانه ای است که دهه هاست براین سرزمین حاکم می باشد.بنابراین ایران همچون دژی است که از سه طرف توسط کوه محاصره شده وازطرف چهارم نیزبه اقیانوس راه دارد.لذا، فتح این کشوربه آسانی میسّرنیست.ایران درهزاره ی اخیرفقط یکبارتوسط مغول ها وقبل ازآن نیز توسط اعراب فتح شده است.امپراتوری عثمانی نیزمناطقی رادرجوار زاگرس به تصرف خوددرآورد امانتوانست به مناطق مرکزی ایران دست پیداکند.مردمان جنگجوی کوهستان نشین ایران،همیشه دربرابرمهاجمین ایستادگی کرده اند. کوهستانهای سربفلک کشیده ی ایران، نه تنها همیشه سرزمین پارس راازتهاجم بیگانگان مصون نگهداشته، بلکه فرهنگ ایرانی رانیزدست نخورده باقی گذاشته است.ایران موطن گروههای ملی وقومی متنوعی است که خصوصیات خویش راهمچنان حفظ کرده اند واین ویژگی همه ی مناطق کوهستانی دنیامی باشد. ترکیب قومی ایران موجب گردیده که قدرتهای خارجی برروی تنوع قومی آن حساب بازکنند.بی دلیل نیست که فارس ها، به مثابه ی بزرگترین گروه قومی کشور، زمام دولت رادردست دارند،پیوسته استراتژی خودرابرحفظ وحدت ملی کشور ومبارزه با جدائی طلبی قرارداده اند.استدلال ناسیونالیستهای فارس این است که نخست باید ظرف راحفظ کرد تابعد بتوان به محتوای ظرف پرداخت.اما این استراتژی، که درمقاطعی لباس شووینیسم خلق بزرگ به خود پوشیده،با سرکوب خونین اقوام دیگر ونادیده گرفتن حقوق آنهاهمراه گردیده است.
بنابراین اهداف ژئوپولتیک ایران رامی توان بطورکلی چنین خلاصه کرد: کنترل کوهستانهای البرز و زاگرس،کنترل کوهستانهای شرق دشت کویر ودشت لوت ازمشهد تازاهدان ومکران، حفظ امنیت خطی که از شط العرب تاسواحل غربی ایران درخلیج فارس امتداد می یابد،کنترل عناصرقومی ومذهبی درمحدوده ی کشور، و حفاظت ازایران دربرابر تهدید بالقوه ی قدرتهای بزرگ خارج ازمنطقه . ایران تاکنون توانسته است به چهارهدف ازاهداف فوق نائل شود وتنها خطرباقی مانده، خطری است که اززمان اسکندرتاکنون، پیوسته کشوررا تهدید کرده است: قدرتهای بزرگ خارج ازمنطقه . این قدرتها ازدوطریق سنتی درایران نفوذ کرده اند: مسیرشمالشرق ونفوذدر گروههای قومی داخل ایران. امادرچند قرن اخیر،بزرگترین خطری که ایران راتهدید کرده احیه ی قدرتهای بزرگی بوده که برعراق مسلط شده اند.وضعیت کنونی ایران،یادآورسناریوی خطرناکی است که انگلیس دراوائل قرن بیستم برای ایران رقم زد.اکنون نیزایالات متحده، برعراق وافغانستان مسلط شده وکنترل شرق وغرب وتاحدودی جنوب ایران رابدست گرفته است.معهذا، دولتمردان اقتدارگرای کنونی حاکم برایران، قبل ازقدرت نظامی آمریکا،ازجبهه ی لرزان داخلی واقلیتهای سرکوب شده و وبه شدت ناراضی خود، احساس خطرمی کنند.آنها اغلب هراسان ودستپاچه، دست به اعمال قدرت وسرکوب گسترده می زنند.اوج این سرکوب را دراعتراضات آبان ماه1398 می توان بوضوح دید.اقتدارگرایان ایران همچنین سعی می کنند درچالشهای قومی ومذهبی کشورهای همسایه وغیرهمسایه دخالت کرده وبه نفع گروههای حامی خود اعمال نفوذ نمایند.حمایت ازشیعیان وحشدالشعبی عراق ونیزشیعیان افغانستان،بحرین،عربستان، لبنان ونیجریه نیز درهمین چهارچوب قابل ارزیابی می باشد.دولت ایران، تجهیزات سنگین رادرمناطق کوهستانی ومرزی کشور مستقرکرده است.یک هدف اصلی ایران ازاتمی شدن هم بازدارندگی قدرتهای خارجی ازتهاجم به کشور وبالابردن قدرت چانه زنی خویش درمذاکرات آینده می باشد.این بارنیزاستراتژی ایران، مانندهمیشه،استفاده از کوهها به مثابه ی دژ مستحکم دفاعی می باشد. بی دلیل نیست که بسیاری ازتاسیسات حساس نطظامی ایران، اکنون درقلب کوهها ویازیرآنهابناشده است.تجربه ی افغانستان نشان داده است که ناتوانی دولت درکنترل مناطق کوهستانی این کشور، موجب گردیده که این مناطق صعب العبور، تحت کنترل طالبان قرارگرفته وبرقدرت این گروه تروریستی بیافزاید.
معهذا، برای رژیم ایران،نگرانی اصلی به نیتی عمومی وتنش های داخلی مربوط می شود.ایران، یک مجموعه ی خودپایدار است که علیرغم فقرمفرط، مرزهای قابل دفاع ونیروهای امنیتی سرکوبگری دارد. اما ناآرامیهای اخیرمدنی درمناطق شهری نشان داد که اعتراضات بتدریج پیشرفت کرده وکوههارا، این بارازدرون ونه ازخارج، به زانو درخواهد آورد.
fmiham


حمله به ایران خطرناک است
برای اینکه ایران رابهتربشناسیم،باید بدانیم چه کشوربزرگی است! ایران با 1684000 کیلومترمربع،هفدهمین کشوربزرگ جهان است که مساحت آن بیشتراز مجموع مساحت کشورهای فرانسه، آلمان،هلند، بلژیک، اسپانیا وپرتغال است.ازنظرجمعیت نیز ایران بابیش از80 میلیون نفرجمعیت،شانزدهمین کشورپرجمعیت جهان محسوب می شود. این کشور،ازفرانسه یاانگلیس پرجمعیت تراست. ازاین اطلاعات مهمتر، موقعیت توپوگرافیک ایران است.این کشورکوهستانی،توسط رشته کوههای بلند محاصره شده است.مهمترین این رشته کوهها، زاگرس ازجنوب غرب به شمال غرب امتداد یافته است.این رشته کوه که حدود1500 کیلومترطول دارد وبه رشته کوههای قفقازمی پیوندد،همچون مانعی طبیعی درمرزباترکیه وعراق عمل می کند.آنسوی زاگرس، جلگه ی پهناور بین النهرین گسترده است ودرجنوب زاگرس نیززمینهای پست وباتلاقی خوزستان قراردارد که همچون مانعی طبیعی برسرراه هرمهاجم قرارمی گیرد. درشمال ایران،رشته کوه البرز قراردارد که زاگرس را به رشته کوههای افغانستان وازآنجابه رشته کوه هندوکش متصل می نماید.ایران درجنوب،بالغ بر 1500 کیلومتر ساحل باخلیج فارس ودریای عمان دارد. درمرکز ایران نیزدوفلات کویری وجوددارد:دشت کویر که ازقم تامرزافغانستان امتدادمی یابد ودشت لوت که تابلوچستان ادامه دارد.بخش اعظم جمعیت ایران درمناطق کوهستانی متمرکزشده است زیرااکثرزمینهای پست ایران غیرقابل ست می باشد.درواقع حدود 70 میلیون نفرازجمعیت ایران راباید کوه نشین نامید.حتی تهران که بزرگترین شهرایران است بردامنه ی کوههای سربفلک کشیده بناشده است.ایران کشوری است که شبه قاره ی هند رابه دریای مدیترانه متصل می کند وبدلیل وسعت زیادش به آسانی قابل فتح نیست.
ایران دارای سومین ذخائربزرگ نفتی دنیا می باشد وچهارمین تولیدکننده ی بزرگ نفت جهان محسوب می شود.بنابراین می توان تصورکرد که این کشورباید مردمی ثروتمند ومرفه داشته باشد. درحالیکه چنین نیست.ایران بیست وهشتمین اقتصادبزرگ دنیاراداراست اما ازنظرتولید ناخالص داخلی،دررده ی هفتادویکم جهان ودرردیف کشورهائی چون بلاروس وپاناما قرارمی گیرد.بخشی ازاین عقب ماندگی به علت فسادگسترده وتهای نابخردانه ای است که دهه هاست براین سرزمین حاکم می باشد.بنابراین ایران همچون دژی است که از سه طرف توسط کوه محاصره شده وازطرف چهارم نیزبه اقیانوس راه دارد.لذا، فتح این کشوربه آسانی میسّرنیست.ایران درهزاره ی اخیرفقط یکبارتوسط مغول ها وقبل ازآن نیز توسط اعراب فتح شده است.امپراتوری عثمانی نیزمناطقی رادرجوار زاگرس به تصرف خوددرآورد امانتوانست به مناطق مرکزی ایران دست پیداکند.مردمان جنگجوی کوهستان نشین ایران،همیشه دربرابرمهاجمین ایستادگی کرده اند. کوهستانهای سربفلک کشیده ی ایران، نه تنها همیشه سرزمین پارس راازتهاجم بیگانگان مصون نگهداشته، بلکه فرهنگ ایرانی رانیزدست نخورده باقی گذاشته است.ایران موطن گروههای ملی وقومی متنوعی است که خصوصیات خویش راهمچنان حفظ کرده اند واین ویژگی همه ی مناطق کوهستانی دنیامی باشد. ترکیب قومی ایران موجب گردیده که قدرتهای خارجی برروی تنوع قومی آن حساب بازکنند.بی دلیل نیست که فارس ها، به مثابه ی بزرگترین گروه قومی کشور، زمام دولت رادردست دارند،پیوسته استراتژی خودرابرحفظ وحدت ملی کشور ومبارزه با جدائی طلبی قرارداده اند.استدلال ناسیونالیستهای فارس این است که نخست باید ظرف راحفظ کرد تابعد بتوان به محتوای ظرف پرداخت.اما این استراتژی، که درمقاطعی لباس شووینیسم خلق بزرگ به خود پوشیده،با سرکوب خونین اقوام دیگر ونادیده گرفتن حقوق آنهاهمراه گردیده است.
بنابراین اهداف ژئوپولتیک ایران رامی توان بطورکلی چنین خلاصه کرد: کنترل کوهستانهای البرز و زاگرس،کنترل کوهستانهای شرق دشت کویر ودشت لوت ازمشهد تازاهدان ومکران، حفظ امنیت خطی که از شط العرب تاسواحل غربی ایران درخلیج فارس امتداد می یابد،کنترل عناصرقومی ومذهبی درمحدوده ی کشور، و حفاظت ازایران دربرابر تهدید بالقوه ی قدرتهای بزرگ خارج ازمنطقه . ایران تاکنون توانسته است به چهارهدف ازاهداف فوق نائل شود وتنها خطرباقی مانده، خطری است که اززمان اسکندرتاکنون، پیوسته کشوررا تهدید کرده است: قدرتهای بزرگ خارج ازمنطقه . این قدرتها ازدوطریق سنتی درایران نفوذ کرده اند: مسیرشمالشرق ونفوذدر گروههای قومی داخل ایران. امادرچند قرن اخیر،بزرگترین خطری که ایران راتهدید کرده احیه ی قدرتهای بزرگی بوده که برعراق مسلط شده اند.وضعیت کنونی ایران،یادآورسناریوی خطرناکی است که انگلیس دراوائل قرن بیستم برای ایران رقم زد.اکنون نیزایالات متحده، برعراق وافغانستان مسلط شده وکنترل شرق وغرب وتاحدودی جنوب ایران رابدست گرفته است.معهذا، دولتمردان اقتدارگرای کنونی حاکم برایران، قبل ازقدرت نظامی آمریکا،ازجبهه ی لرزان داخلی واقلیتهای سرکوب شده و وبه شدت ناراضی خود، احساس خطرمی کنند.آنها اغلب هراسان ودستپاچه، دست به اعمال قدرت وسرکوب گسترده می زنند.اوج این سرکوب را دراعتراضات آبان ماه1398 می توان بوضوح دید.اقتدارگرایان ایران همچنین سعی می کنند درچالشهای قومی ومذهبی کشورهای همسایه وغیرهمسایه دخالت کرده وبه نفع گروههای حامی خود اعمال نفوذ نمایند.حمایت ازشیعیان وحشدالشعبی عراق ونیزشیعیان افغانستان،بحرین،عربستان، لبنان ونیجریه نیز درهمین چهارچوب قابل ارزیابی می باشد.دولت ایران، تجهیزات سنگین رادرمناطق کوهستانی ومرزی کشور مستقرکرده است.یک هدف اصلی ایران ازاتمی شدن هم بازدارندگی قدرتهای خارجی ازتهاجم به کشور وبالابردن قدرت چانه زنی خویش درمذاکرات آینده می باشد.این بارنیزاستراتژی ایران، مانندهمیشه،استفاده از کوهها به مثابه ی دژ مستحکم دفاعی می باشد. بی دلیل نیست که بسیاری ازتاسیسات حساس نطظامی ایران، اکنون درقلب کوهها ویازیرآنهابناشده است.تجربه ی افغانستان نشان داده است که ناتوانی دولت درکنترل مناطق کوهستانی این کشور، موجب گردیده که این مناطق صعب العبور، تحت کنترل طالبان قرارگرفته وبرقدرت این گروه تروریستی بیافزاید.
معهذا، برای رژیم ایران،نگرانی اصلی به نیتی عمومی وتنش های داخلی مربوط می شود.ایران، یک مجموعه ی خودپایدار است که علیرغم فقرمفرط، مرزهای قابل دفاع ونیروهای امنیتی سرکوبگری دارد. اما ناآرامیهای اخیرمدنی درمناطق شهری نشان داد که اعتراضات بتدریج پیشرفت کرده وکوههارا، این بارازدرون ونه ازخارج، به زانو درخواهد آورد.
fmiham


ناتو در بحران
پیمان آتلانتیک شمالی هفتاد ساله شد
بعدازدودهه عملیات برون مرزی ازبالکان گرفته تاافغانستان،اکنون به نظرمی رسد " ناتو " قصددارد به وظیفه ی اصلی خود بازگردد: بازدارندگی ودفاع منطقه ای. پس از الحاق کریمه به روسیه وحوادث شرق اوکراین درسال2014، ماده ی 5 ازمنشورآتلانتیک دوباره جایگاه خودرا درمیان اولویتهای ناتو پیداکرده است. به موجب این منشور،پیمان آتلانتیک شمالی سه وظیفه ی اصلی دارد:دفاع منطقه ای(ماده 5)،مدیریت بحران، همکاری ومشارکت . ازاجلاس " ولز"(سپتامبر2014) به بعد، ناتو تلاش می کندکه باتمرکزبیشتربرماده ی 5 ، دوباره بازذارندگی ودفاع رادرراس اولویتهای خویش قراردهد.ابرازوجود روسیه درعرصه ی بین المللی،دخالت نظامی درسوریه، اتهام محو مخالفان باسلاح شیمیائی درلندن،وبرخی عملیات اطلاعاتی این کشور،بویژه حمله ی سایبری به مقرّ سازمان کنترل تسلیحات شیمیائی درلاهه،اعضای ناتورابرآن داشت تااولویتهای این پیمان رابه نحوی مورد بازنگری قراردهند که بتواند نیازهای امنیتی قرن 21 راپاسخگو باشد. اماناتو درآستانه ی 70 سالگی، ازسه بحران داخلی رنج می برد: مواضع پرزیدنت ترامپ، شکاف میان شمال، جنوب وشرق پیمان، ومواضع ترکیه .
پس ازبه قدرت رسیدن دونالد ترامپ درآمریکا، ابرهای تیره برفرازآسمان آتلانتیک پدیدارگردید. کمپین "آمریکا اول"،قبل ازهرچیز،روابط دوسوی آتلانتیک راهدف قرارداد.خروج ازپیمان اقلیمی پاریس وترک برجام، نخستین نشانه های این استراتژی بود.بدین ترتیب،روابط دفاعی وامنیتی آمریکاواروپا،وارد مرحله ی جدیدی شد وتردیدها نسبت به پای بندی آمریکا به تعهدات خوددرقبال اروپا، فزونی گرفت. اگرچه ترامپ هیچگاه موجودیت ناتو رازیرسئوال نبرده اما،برتقسیم عادلانه ی هزینه ها برای تداوم مشارکت آمریکادر تامین امنیت اروپاتاکید می ورزد.به نظراو،کشورهای اروپائی باید هدف اختصاص 2 درصد ازتولید ناخالص داخلی خود به اموردفاعی(مصوب اجلاس2014 ناتو) راجدّی بگیرند. ترامپ مسائل امنیتی وتجاری راوابسته بهم می داند وبراین اساس، باهریک ازاعضای ناتو برخوردی متفاوت دارد.بعنوان مثال، هیچ رئیس جمهورآمریکاتاکنون،روابطی چنین بحرانی باآلمان نداشته است وهیچگاه مدافعان سرسخت همکاری آتلانتیکی،این چنین درباره ی تعهدات امنیتی آمریکادرقبال اروپا، دچارتردید نشده اند.براساس یک نظرخواهی انجام شده، 56 درصد مردم آلمان معتقدند که روابط این کشورباآمریکا،دروضعیت بدی قراردارد وتنها 11 درصدازآنها به رئیس جمهورآمریکااعتماددارند. درحالیکه این اعتماد درپایان دوره ی ریاست جمهوری باراک اوباما، بیش از86 درصد بود.رابطه ی امانوئل مکرون رئیس جمهئرفرانسه باترامپ پرفرازونشیب است.مکرون اخیراً مواضع ترامپ را موجب " مرگ مغزی" ناتو نامید. تصمیم ترامپ به خروج از پیمان نیروهای هسته ای میانبرد، نیزبرنگرانیهای اروپاافزوده است.
اما علیرغم تردیدهائی که نسبت به تعهدات دفاعی آمریکا درقبال اروپاابرازمی شود، این کشورحضورنظامی خودرادراروپاتقویت کرده ونسبت به پایان دوره ی اوباما،نیروی بیشتری رادراین قاره مستقرنموده است.بودجه ی مربوط به تقویت توان نظامی اروپا درچهارچوب " ابتکاربازدارندگی اروپا" تقریباً دوبرابرشده واز4/3 میلیارددلاردرسال2017، به 5/6 میلیارددلاردرسال2019 افزایش پیداکرده است.علاوه برنیروهائی که بطورثابت دراروپا مستقرند،آمریکانیروهای زرهی وهوائی خودرا دراروپا، دائماً تقویت وجایگزین می نماید.بخش عمده ی این نیروها هم اکنون دربلژیک، هلند وآلمان مستقرمی باشند.پس ازجنگ سرد که شرکت آمریکادرمانورهای ناتو متوقف شده بود، درسالیان اخیردوباره ازسرگرفته شده وآمریکاتقریباٌ درهمه ی مانورهای ناتو شرکت می کند.بندر"رتردام" درحال حاضربه قلب مانورهای ناتو بامشارکت آمریکا تبدیل شده است. بنابراین میان توئیتهای ترامپ وعملکرد واقعی این کشور،تفاوت فاحش وجوددارد.پس ازاستعفای " جیم ماتیس" ازوزارت دفاع آمریکا،اروپاآخرین دوست خودرادردولت ترامپ ازدست داد.اوعمیقاً به همکاری دفاعی آمریکاواروپا باورداشت. پس ازماتیس،کاخ سفید طرح "هزینه+50" رااعلام کردکه به موجب آن، کشورهائی که ازنیروهای آمریکائی میزبانی می کنند،باید علاوه برتامین هزینه ی این حضور،50 درصد بیشترنیزبخاطربهره مندی ازنقش حمایتی این نیروها بپردازند.آلمان درحال حاضر،فقط28 درصداین هزینه هارامی پردازد(حدود یک میلیارددلار)درحالیکه براساس طرح جدید،باید میلیاردهادلاردیگربه آمریکاپرداخت نماید.دربودجه ی دفاعی سال2020 آمریکا، 10 درصدازبودجه ی حضورنظامیان آمریکادراروپاکاسته شده است.وقتی خروج نیروهای آمریکائی ازاروپا آغازشود،آنگاه آژیرهشداربه صدادرخواهدآمد.امافعلاًنشانه ای ازاین حرکت مشاهده نمی شود. آنچه مسلم است اینکه ازفشارمالی آمریکابراروپا،حتی دردوران پس از ترامپ، کاسته نخواهد شد. به نظرمی رسد، اروپاچاره ای جز تن دادن به خواسته های آمریکانداشته باشد ولذامجبوراست بربودجه ی دفاعی خویش بیافزاید.
فقدان انسجام ویکپارچگی،اکنون به مهمترین چالش پیمان آتلانتیک شمالی تبدیل شده است.درحالیکه اعضای شرقی این پیمان(بویژه جمهوریهای بالتیک ولهستان)،روسیه رابزرگترین تهدید علیه خود می دانند،اعضای جنوبی آن، نسبت به پیامدهای بی ثباتی درخاورمیانه وشمال آفریقا نگرانند.مهاجرت گسترده،تروریسم وجنایت سازمانیافته،ازجمله پیامدهای این بی ثباتی برای کشورهای جنوب اروپاست. لذا،آنهابجای تاکید برتسلیحات سنگین،برتقویت نیروی دریائی،گاردساحلی ومراقبتهای مرزی تاکید می ورزند.معهذا، ایتالیا واسپانیا رسماً اعلام کرده اند که فراخوان اختصاص 2 درصدازتولید ناخالص داخلی به اموردفاعی رااجرانخواهند کرد،درحالیکه لهستان وجمهوریهای بالتیک،بزودی به این هدف نائل خواهند گردید.لذا،ناتو اکنون بامعضل ایجاد توازن میان اولویتها ومواضع امنیتی اعضای خوددرشمال،شرق وجنوب اروپاروبروست.
ترکیه اکنون به مشکل سازترین عضوناتوتبدیل شده است.این کحت زمامداری "طیب اردوغان" به رژیمی نیمه خودکامه تبدیل شده که بتدریج ازکمالیسم سکولارفاصله گرفته وجهت گیری های محافظه کارانه ی مذهبی درپیش می گیرد.این کشور،اکنون به بهانه ی جلوگیری ازپیشروی نیروهای کرد به سوی مرزترکیه،بخش هائی ازخاک سوریه رااشغال کرده است.همکاری سه جانبه ی ترکیه باروسیه وایران،نیتی ناتورابرانگیخته است.تصمیم اردوغان به سیستم دفاع هوائی اس-400 که باعکس العمل آمریکاوتحریم ترکیه همراه بود، به لغوبرنامه ی تحویل جنگنده های اف-35 به ترکیه منجرگردید. روابط ترکیه-آمریکا اکنون به پائین ترین سطح درتاریخ ارتباطات دوکشوررسیده است. علاوه براختلافاتی که ذکرشد، دوکشوراکنون درمورد " گردانهای مدافع خلق" درسوریه نیز اختلاف نظردارند. یکی، آنهاراتروریست می شناسد درحالیکه دیگری، ازایشان حمایت می کند.ترکیه اخیراً درمانورهای روسیه دردریای سیاه نیزشرکت می کند. درعین حال، برخی توافق های پراگماتیستی میان ترکیه واروپا برقرارشده که هنوزادامه دارد.توافق برسر توقف جریان مهاجرین به اروپاازطریق ترکیه،یکی ازاین موارد است.اما،روابط ترکیه-ناتو ،درحال حاضر دوچهره ی متفاوت به خودگرفته است.ازسوئی حضوردرناتو برای ترکیه حائزاهمیت است وبخشی جدائی ناپذیرازدکترین امنیتی این کشورمحسوب می شود وبراین اساس،ترکیه به برخی عملیات ناتو درخاورمیانه و کوزوو مساعدت می کند.اماازسوی دیگر،اردوغان تهدید کرده که درصورت عدم لغو تحریمهای آمریکا، کشورش درمورد ادامه ی عضویت درناتو، تجدید نظرخواهد کرد. اخیراٌ آندسته ازافسران ترک که مقام ارشد فرماندهی درناتوداشتند،به کشورفراخوانده شده وبه اتهام " آتلانتیک گرا" بازداشت، محاکمه وازکاربرکنارگردیدند. نظرخواهی های اخیرانجام شده درترکیه نیزنشان می دهند که اکثرمردم ترکیه ،آمریکارا تهدیدی بزرگترازروسیه وچین برای کشورخود می دانند واین امر،تقویت اردوغانیسم رادرآینده ی ترکیه ، محتمل می سازد.
خلاصه اینکه، چالشهای درونی ناتو،پایه های امنیت اروپارابه لرزه درآورده است و بیانیه های مشعشع اعضاء درباره ی تاکید برهمبستگی حمایت متقابل نیز نتوانسته است براین چالشها سرپوش بگذارد.ناتو درطول تاریخ 70 ساله ی خود بحرانهای داخلی متعددی راازسر گذرانده است.ازبحران سوئز(1956) تابحران خروج فرانسه ازفرماندهی ناتو(1966) و بحران موشکی کروز(دهه ی 1980)،هیچیک به اندازه ی بحران کنونی خطرناک نبوده و موجودیت ناتورازیرسئوال نبرده است.آنچه مسلم است اینکه،ناتوباقی خواهد ماند اما،اینکه ماهیت این پیمان درآینده چه خواهد بود،هنوزمشخص نیست.
fmohammadhashemi@yahoo.com

FMOHAMMADHASHEMI.BLOGFA.COM

ف.م.هاشمی


از " اشرف " تا " لیبرتی "
بازخوانی یک تراژدی
" کمپ اشرف" مدت 25 سال محل ست هزاران نفراز اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بود. این کمپ ، درشمال عراق دراستان " دیاله " ودر75 کیلومتری مرزایران قرارداشت.کمپ اشرف درسال 1986 ایجادشد تاپذیرای اعضاء ورهبری مجاهدین خلق ایران باشد که ازفرانسه واقصی نقاط جهان،به آنجامنتقل شدند.این کمپ درابتدا،یک منطقه ی بیابانی باتعدادی ساختمان مخروبه بود که حتی ازامکانات اولیه ای چون آب،برق وراه محروم بود.طی 25 سال حضورمجاهدین دراین منطقه،کمپ اشرف بتدریج به امکانات مدرن شهری ازقبیل آب ، برق،راه شوسه،وتاسیسات آموزشی، اجتماعی،درمانی وورزشی مجهزگردید وبه " شهراشرف" معروف شد.کمپ اشرف، سرمایه گذاریهای کلانی برروی طرحهای زیربنائی منطقه انجام داد.احداث تاسیسات تصفیه ی آب،توانست آب سالم رادراختیارهزاران نفرازساکنین شهرکهای اطراف قراردهد.مردم عادی دردرمانگاه اشرف معاینه ودرمان می شدند وشبکه ی برق آن، تمامی منطقه را تحت پوشش قرارمی داد.
باآغازجنگ ایران وعراق، سازمان مجاهدین خلق، بیطرفی خودرادرجنگ اعلام کرد.درسال2003،باورود نیروهای ائتلاف به خاک عراق،کمپ اشرف بارها بمباران شد تااینکه باامضای یادداشت تفاهم وهمکاری میان رهبری مجاهدین خلق وژنرال " ری اودی رنو"، آتش بس میان طرفین برقرارگردید وکمپ اشرف تحت حمایت نیروهای آمریکائی قرارگرفت.پس ازآتش بس، 7 گروه آمریکائی به مدت 16 ماه به تحقیق درکمپ اشرف پرداختند تااینکه سرانجام، موقعیت این کمپ را برقوانین آمریکا منطبق کرده وباخلع سلاح مجاهدین خلق،اردوگاه اشرف رایک مکان غیرنظامی اعلام نمودند.درسال 2004 ،نیروهای چند ملیتی رسماً ساکنین کمپ اشرف رابه موجب کنوانسیون چهارم ژنو،افراد تحت حمایت اعلام کرد.دراکتبر2005،نیزسرلشکر" ویلیام براندنبورگ" معاون فرماندهی نیروهای ائتلاف،درنامه ای برحق ساکنین کمپ اشرف دربرخورداری ازامنیت، ومصونیت ازخشونت، سرکوب وبازداشت تاکید کرد.معهذا،درژانویه2009،علیرغم مخالفت ساکنین کمپ اشرف وشخصیتهای سرشناس عراقی وبین المللی،تامین امنیت کمپ اشرف به دولت عراق سپرده شد.آمریکااظهارداشت که ازدولت عراق تضمین کتبی درموردحقوق ساکنین کمپ دریافت کرده است.اما کمترازشش ماه بعد ونیزدرآوریل2011،ارتش عراق بدستورشخص نوری المالکی نخست وزیر، به کمپ اشرف یورش برد وحدود 50 نفرراکشت و500 نفررازخمی کرد."جان کری" که درآن زمان رئیس کمیته ی روابط خارجی سنا ی آمریکا بود،این حملات را"قتل عام " نامید وآنهارامحکوم کرد.این حملات بامحکومیت گسترده ی بین المللی روبرو گردید.ازسال2009 به بعد،کمپ اشرف عملاً تحت محاصره قرارگرفت.شدت این محاصره به حدّی بود که حتی ورود غذا، دارو وسوخت بداخل کمپ،بادشواری صورت می گرفت.ورود سازمانهی حقوق بشر،خانواده ی افراد ورومه نگاران مستقل به داخل کمپ ممنوع اعلام گردید.گروههای طرفدارایران 320 بلندگوی قوی رادراطراف کمپ نصب کرده وشبانه روز ساکنین آن رابه مرگ وسرکوب تهدید می کردند.
سرانجام درتوافقی میان سازمان ملل متحد ودولت عراق وبدون حضور نماینده ی سازمان مجاهدین خلق،قرارشد که ساکنین کمپ اشرف به " کمپ لیبرتی " که یک پایگاه متروکه ی نیروهای آمریکائی درحومه ی بغداد بود، منتقل شوند.این قرارداد،به امضای " مارتین کوبلر" نماینده ی ویژه سازمان ملل متحد درامورعراق رسید.بدین ترتیب،تاسال2012 بالغ بر 3200 نفرازساکنین کمپ اشرف به کمپ لیبرتی منتقل شدند درحالیکه ازحق تحرک آزاد، دسترسی به نیازهای اولیه ی انسانی و مایملک خویش محروم گردیده بودند.تنها100 نفردرکمپ اشرف باقی ماندند تاتکلیف دارائیهای اردوگاه رامشخص کنند. سازمان ملل متحد وآمریکا،امنیت این افرادرا تازمان تعیین تکلیف اموال،تضمین نمودند.اما دراول سپتامبر2013،نیروهای تحت امرنوری المالکی،به کمپ اشرف یورش برده 52 نفرراکشتند و7 نفرراربودند.اگرچه این حمله توسط آمریکا،سازمان ملل متحد ومسئول ت خارجی اتحادیه اروپا محکوم شد،اما هیچکس دراین رابطه مسئول شناخته نشد وتحت پیگرد قرارنگرفت.
کمپ لیبرتی، فاقد استانداردهای حقوق بشربود وازهرنظربه یک زندان بزرگ می مانست.مساحت کمپ، کمتراز نیم کیلومترمربع بود وتوسط سرهنگ عراقی " صادق محمد کاظم " مسئول کشتارهای2009 و2011 درکمپ اشرف اداره می شد.یک ایستگاه مرکزی پلیس درداخل کمپ دائرشده بود ونیروهای پلیس درتمامی ساعات شبانه روز دراطراف این نیروگاه کوچک گشت می زدند.تمامی تحرکات داخل کمپ توسط دوربین های مداربسته ضبط می شد.ساکنین اردوگاه اجازه ی حرکت آزادانه نداشتند ونمی توانستند بابستگان،فعالان حقوق بشر،تمداران،رومه نگاران مستقل واتباع خارجی ملاقات نمایند.محاصره ی کمپ لیبرتی وکمبود امکانات پزشکی،حداقل موجب مرگ 27 نفرازساکنین اردوگاه درسالهای بعد از2009 گردید.هنگام ورود مجاهدین خلق به کمپ لیبرتی،زمین اردوگاه، خاکی وناهمواربود اماپلیس عراق اجازه ی ورود تجهیزات وابزارآلات لازم برای اصلاح آنرانمی داد. دولت عراق همچنین مانع ازدسترسی کمپ به شبکه ی سراسری برق می گردید وبرق مورد نیاز اردوگاه ازطریق چند ژنراتورکهنه وقدیمی تامین می شد.تازمانی که مجاهدین دراین کمپ حضورداشتند 5/2 میلیون دلاربرای تامین آب و5/3 میلیون دلار نیزبرای تامین سوخت ژنراتورها پرداخت کردند.کارگروه سازمان ملل متحد برای بازداشتهای قهری، کمپ لیبرتی را نمونه ی بارز یک بازداشتگاه عمومی وناقض اعلامیه ی جهانی حقوق بشر وکنوانسیون بین المللی حقوق ی ومدنی معرفی کرد.پلیس عراق همچنین مانع از دارائیهای منقول وغیرمنقول موجوددرکمپ اشرف گردید ویک شرکت انگلیسی راکه قصدداشت این اموال را به 525 میلیون دلاربخرد،ازاین کارمنصرف نمود.
طی این سالها،تلاش سازمان مجاهدین خلق ایران برای اعلام کمپ لیبرتی به عنوان "اردوگاه پناهندگان" به جائی نرسید وسازمان ملل متحد، این کمپ را " تی.تی.ال" اعلام نمود که به معنی " اردوگاه موقت انتقالی" می باشد.این نوع اردوگاه،برای ست چند روزه تاچند هفتگی پناهندگان، جهت انتقال آنهابه کشورسوم،مورداستفاده قرارمی گیرد.کمپ لیبرتی پنج بار موردحمله ی موشکی شبه نظامیان طرفدارایران قرارگرفت که دریکی ازمرگبارترین این حملات در29 اکتبر2015 ، بیش از80 موشک به سوی این اردوگاه شلیک شد که25 کشته ودهها مجروح برجای گذاشت.سرانجام درجریان اسکان مجدد مجاهدین خلق ایران ازکمپ لیبرتی به آلبانی،آلمان،نروژ،انگلیس،هلند،فنلاند، دانمارک، بلژیک، ایتالیا واسپانیا،که چهارسال ونیم طول کشید،حدود دوهزارنفرازساکنین کمپ لیبرتی، نقل مکان کردند که آخرین گروه آنها در9 سپتامبر2016، کمپ لیبرتی را به مقصد آلبانی ترک کرد.طی این سالها ایران سعی نمود تابه کمک اینترپول وقوه قضائیه عراق،مانع ازخروج مجاهدین خلق ازعراق گردد که موفق به اینکارنشد.دولت عراق،علیرغم تعهداتی که پذیرفته بود،مانع از 90 درصد دارائیهای مجاهدین خلق درعراق گردید.اگرچه یک بازرگان عراقی پذیرفت که این اموال را7/10 میلیون دلاراری نماید، ام مقامات عراقی فقط با 10 درصد این اموال، آنهم به یک چهارم قیمت بازار موافقت کردند.درآخرین روزهای انتقال مجاهدین خلق،شبه نظامیان طرفدارایران،درتدارک یک حمله ی موشکی دیگربه کمپ لیبرتی بودند که تجهیزات موشکی " کتائب حزب الله" درنزدیکی کمپ ، توسط پلیس فدرال عراق کشف شد واین حمله، ناکام ماند.
fmohammadhashemi@yahoo.com

FMOHAMMADHASHEMI.BLOGFA.COM

ف.م.هاشمی


اقتصاددیجیتال،تغییرات ساختاری وآینده ی دموکراسی برای اکثرمردم جهان، تکنولوژی دیجیتال مزایای فراوان دربرداشته وموجب رفاه وآسایش گردیده است.معهذا،تمداران وبازیگران بازار،بهترازهرکسی با پیامدهای ی واقتصادی تکنولوژی دیجیتال آشناهستند وواقعیتهای پنهان آنرامی شناسند.درآغازقرن حاضرتصورمی شد که اینترنت دریچه ی جدیدی برروی آزادی می گشاید ومردم می توانند بااین پدیده ی شگفت انگیزفنی که حاصل شبکه سازی آزاد ودرعین حال مهندسی شده بود،آزادانه وفارغ ازهرگونه
حادثه ی بیروت ؛ انفجار بی کفایتی و فساد بندربیروت، یکی ازتاسیسات حیاتی وزیربنائی لبنان دردوران 15 ساله ی پس ازجنگ داخلی می باشد. این بندر، دردوران جنگ داخلی، بدلیل غرق شدن شناورهای متعدد ووجود مهمات عمل نکرده، بلااستفاده باقی مانده بود. بندربیروت اکنون با فاجعه ای روبرو گردیده که حتی دردوران جنگ داخلی نیزآنرا تجربه نکرده بود.بدلیل دهه ها جنگ، بی ثباتی ی ومدیریت ناکارآمد، لبنان آماده ی مواجهه باچنین فاجعه ای نبود.
مروری برجنگ فرسایشی یمن یمن کشوری درخاورمیانه است که درمنتهی الیه شبه جزیره ی عربستان قراردارد. این کشورازدوطرف به دریاراه دارد(دریای سرخ وخلیج عدن) وازشمال نیزباعربستان وازشرق باعمان هم مرز است. یمن ، فقیرترین کشور خاورمیانه وچه بسا جهان می باشد. باسقوط دولت یمن بدست حوثی ها، این کشوراکنون بابزرگترین بحران حیات خوددست وپنجه نرم می کند.جنگ میان ائتلاف تحت رهبری عربستان ازیکسو، وحوثی های حاکم برصنعا ازسوی دیگر، سالهاست که ادامه دارد.محاصره ی زمینی، دریائی
نیکاراگوا ؛ بازخوانی یک انقلاب ازسال 1823 که دکترین مونروئه اعلام شد، دولتهائی که درآمریکابرسرکارآمده اند، همگی آمریکای لاتین را حیات خلوت خوددانسته ونیکاراگوا رانیزگل سرسبد این حیات خلوت تلقی کرده اند.درسال1856 ، یک مزدورآمریکابنام "ویلیام واکر" خودرارئیس جمهور نیکاراگوا خواند ومشی دیکتاتوری درپیش گرفت. درسال1909 ، ارتش آمریکا باحمله به نیکاراگوا، دولت مترقی " خوزه سانتوز زلایا" راسرنگون کرد. زلایا ، ناسیونالیستی بود که برای اتحاد آمریکای مرکزی دریک
قرارداد 25 ساله ی ایران – چین ؛ مشارکت استرتژیک یا همکاری پراگماتیک ؟ به موازات عقب نشینی آمریکاازخاورمیانه طی چند سال اخیر، چین به آرامی برفعالیتهای اقتصادی، دیپلماتیک ونظامی خود درخاورمیانه افزود.چین دوهدف عمده رادنبال می کند.اول، دسترسی بلند مدت به انرژی موردنیاز خود، ودوم،یافتن بازاربرای مازاد تولید داخلی خویش . این اهداف، درچهارچوب ابتکار " یک کمربند، یک راه" دنبال می شوند.چین درچهارچوب این برنامه، قصددارد باهمه دوستی کند.چه بساطرفین مخاصمات
خشکسالی،کم آبی، وخودکفائی درایران خشکسالی وکمبودآب درخاورمیانه، پدیده ای شایع است که به بی ثباتی اقتصادی وی دراین منطقه ازجهان منجرگردیده است.دراین میان، یکی ازآسیب پذیرترین کشورهای منطقه ایران است.باتوجه به رشد سریع جمعیت، کاهش سطح درآمد واعمال تحریمهای بین المللی، ایران ت خودکفائی غذائی را درپیش گرفته که آب فراوان می طلبد.به همین دلیل ساخت سدهای فراوان دردستورکاردولت قرارگرفته است. پس ازانقلاب، رژیم ایران به ساخت سد پرداخت که اگرچه اغلب آنهابی
تحریم در دوران همه گیری تحریم اکنون به ابزاراصلی ت خارجی آمریکاتبدیل شده است. به کمک این اهرم، قدرت اقتصادی آمریکا برکل سیستم مالی بین المللی تحمیل می شود.اما این روش، هزینه هائی نیزبرای دوطرف( تحریم کننده وتحریم شونده) دارد. وقتی درجریان یک همه گیری بین المللی، تحریم بصورت کورکورانه علیه کشوری اعمال گردد،هزینه های آن نیزفزونی می گیرد. این موارد رابوضوح می توان درمورد تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران مشاهده کرد.
"برجام"درپایان راه؟ وقتی شش قدرت جهانی درجولای2015 ،قرارداداتمی راباایران منعقد کردند که بعدها"برجام" نام گرفت، خوش بینی نسبت به آینده ی روابط ایران با غرب وجهان فزونی گرفت.اماازهمان روزبعد ازامضای برجام،طرفین قرارداد مسیردیگری رادرپیش گرفتند تاجائیکه اکنون باگذشت پنج سال ازآن زمان، برجام درآستانه ی فروپاشی قرارگرفته است.لغو برجام، چه پیامدهائی برای خاورمیانه وجهان دارد؟ علیرغم خوش بینی مقامات ایران درسال 2013، تحریمها اقتصادایران رابه شدت ضعیف کرده
ژئوپولتیک فضای مجازی درخاورمیانه فضای مجازی، نسل جدیدی ازروابط اجتماعی است که عرصه ی شکل گیری مجموعه هائی ازارتباطات میان مردم، گروههای اجتماعی وسنین مختلف،ازفاصله های بسیاردور ودردنیای واقعی است.برهمین اساس، فضای مجازی تاثیری شگرف برمرزهای زمینی ومرزهای ذهنی باقی می گذارد. این تحول، مدیون گسترش فناوری اطلاعات وارتباطات، ازجمله اینترنت ومشتقات وابسته به این نرم افزار پرقدرت است که دردرون مفهومی بنام فضای مجازی تعریف می شود وعرصه ی شکل گیری مجموعه ای
آمریکا و میراث ترامپ آزادی دردوران ترامپ محدودتر، برابری کمتر، کقسیم شده تروتنهاترشد وتاگلو زیربار قرض رفت. آمریکادرچهارسال دوران زمامداری ترامپ، کثیف تر، بخیل تر، متوهم تر ومرگبارترازگذشته گردید. ترامپ دراین چهارسال، 25 هزاردروغ به مردم آمریکا وجهان تحویل داد وتاثیردروغهای او، مانند تاثیررادیواکتیویته،باقی مانده وتامدتها ذهن مردم را مسموم خواهد کرد. روسای جمهورآمریکا، معمولاً درباره ی طیف گسترده ای ازمسائل، ازجنگ گرفته تا، دروغ می گویند.اما دروغهای
چند نکته درباب مذاکرات جدید ایران – آمریکا به نظرمیرسد که خاورمیانه درت خارجی " جوبایدن" ازاولویت برخوردارنیست.معهذا، آمریکا مجبوراست تحت فشارافکارعمومی، راه حلی برای بحران ایران ارائه دهد. اما، بامصوبه ی اخیر پارلمان ایران مبنی برآغازروند غنی سازی 20 درصدی اورانیوم وتعلیق بازرسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی ازتاسیسات اتمی ایران درصورت عدم لغو تحریمهای بین المللی علیه این کشور، یافتن راه حل، کارچندان آسانی نیست.
بیولوژی سنتتیک و ریسک مهندسی ژنتیک بیولوژی سنتتیک (synthetic biology) به رویکردهای خلاقانه ای اطلاق می شود که مهندسی سیستمهای جدید بیولوژیک ویاطراحی مجدد سیستمهای موجودرا به منظورنیل به اهداف خیرخواهانه، مدّ نظرقرارمی دهد.یافتن راه حلهائی برای چالشهای موجود درزمینه ی بهداشت جهانی، کشاورزی، صنعت، ومحیط زیست، ازجمله ی این اهداف می باشند. معهذا، پاندمی کرونا، نگرانی نسبت به تهدید تروریستی بیولوژیک راافزایش داده است.
ریشه های ژئوپولتیک بحران اقتصادی ایران دسترسی به آمارواقعی فقردرایران، تاچندی پیش بسیاردشواربود امااخیراً"مرکزآمارایران" گزارشی ازجمعیت زیرخط فقردرایران منتشرکرده که براساس آن، اکنون پنجاه درصد مردم ایران، زیرخط فقرزندگی می کنند وبانرخ سه رقمی تورم برای برخی اقلام غذائی، بزودی لبنیات ، حبوبات ، گوشت قرمز وبرنج ،ازسبد غذائی خانوارایرانی حذف خواهد شد.این درحالیست که درسال 1390 حدود 18 درصد ایرانیان زیرخط فقرزندگی می کردند.به گفته ی بازرس مجمع عالی نمایندگان
"نابغه ی فداکار" 200 ساله شد (بازخوانی زندگی وآثار"فریدریش انگلس") "فریدریش انگلس"(F.Engels) 200 سال پیش درشهر"برمن" درایالت "راین" زاده شد. پدرش سرمایه داری بود که در برمن کارخانه ی نساجی داشت ودرمنچستر انگلستان نیز شریک کارخانه ی نساجی "ارمن وانگلس" بود. انگلس به همراه دوستش "کارل مارکس"(K.Marx) که دوسال ونیم ازاوبزرگتربود، سوسیالیسم علمی را پایه گذاری کرد.دویست سال بعد، زندگی وآثارانگلس، هنوززنده وبرای نسل فعلی راهگشاست.
ایران درآستانه ی فاجعه ( نگاهی به بحران کرونا در جمهوری اسلامی) ایران امروز، درردیف کرونازده ترین کشورهای جهان قراردارد.این کشوراکنون پس ازهند،آمریکا وبرزیل،ازاین نظردررده ی چهارم جهان می باشد.اما مشکل ایران، بامشکلات دیگرکشورهای جهان ، تفاوت آشکاردارد.سوء مدیریت وتحریمهای فراگیر، به بحران پاندمی درایران، ابعاد گسترده تری بخشیده و کشور، بویژه سیستم بهداشتی آنرا،درآستانه ی فروپاشی قرارداده است.بسیاری ازدست اندرکاران سیستم بهداشت ودرمان معتقدند که این سیستم
بازخوانی تاریخ آلمان دموکراتیک (به مناسبت سالگرد برچیدن دیواربرلین) یک نسل از فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی ، دراواخرسال 1991 گذشت. دوسال قبل ازآن ، کشورهای سوسیالیستی شرق اروپا منحل شده بودند. نخستین گام رامجارستان باگشودن مرزهای خود درسوم مارس 1989 برداشت. در15 ژوئن همین سال، میخائیل گورباچف درمصاحبه ای گفت : " دیوار برلین رامی توان برچید به شرطی که زمینه ی آن فراهم شود. هیچ چیز زیراین آسمان، ابدی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی:خوب یا بد؟ ابزار " ارزیابی چهره " که مختصات صورت افراد رابااستانداردهای زیبائی مقایسه کرده وگزارشی اصلاحی برای جراحان پلاستیک تهیه می کند، یکی ازکاربردهای هوش مصنوعی دردنیای امروزاست. محققین دانشگاه استانفورد امریکا نیز مدعی اند که بااستفاده ازتکنولوژی شناسائی چهره، می توان همجنسگرا بودن افراد راتشخیص داد. سیستمهای شناسائی چهره ، همچنین به ابزاری موثر دردست رژیمهای سرکوبگرتبدیل شده اند تابه کمک آنها، مخالفان خویش راشناسائی وتحت پیگرد
چراعربستان باتغییررژیم درایران مخالف است؟ نشریه "فارن پالیسی" چندی قبل درمقاله ای، دولت عربستان رابه نفوذ، تامین مالی، وبرنامه ریزی فعالیتهای اعتراضی وجدائی طلبانه درایران متهم کرد ودرعین حال مدعی شد که ریاض خواستارتغییررژیم در ایران نیست. نظربه اهمیت نقطه نظرات مطرح شده دراین مقاله،که معمولاً نظردولتمردان آمریکائی نیزهست ، چکیده ای ازآن تقدیم خواننده ی فارسی زبان می گردد. ------------------------------------------------------------- چندماه قبل ، "
انقلابهای رنگین در راهند جهان با " انقلاب رنگین " (color revolution)آشناست : "بهارعربی" دربخشهائی ازمغرب وشمال آفریقا ، "انقلاب نارنجی" دراوکراین ، "انقلاب لاله ها"درقرقیزستان، "انقلاب گل سرخ" درگرجستان، "" درایران، و"انقلابات ترکیبی" دریمن و سوریه. انقلابات رنگین، با بی ثبات سازی شرائط داخلی ودامن زدن به تقابل مردم ورژیمهای مستقرهمراه است ومراحل زیردراغلب این انقلابات مشترک می باشد : 1) سازمانهای غیردولتی که اغلب آنها به کمک وهدایت غرب تاسیس می
بازخوانی" انقلاب رنگین" دموکراتیزاسیون یا نفوذ پنهان ؟ سالهای طوفانی دهه ی 1380 ، برای ایران وجهان به یاد ماندنی است. یک دهه از مقدمه فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم می گذشت وکشورهای سوسیالیستی سابق ، درتخریب دستاوردهای گذشته ونزدیکی به غرب، ازیکدیگرپیشی می گرفتند.جنبشهای هوادار دموکراسی، که بعدها ازآنها به " انقلاب رنگین" تعبیرشد، یکی پس ازدیگری درجمهوریهای سوسیالیستی سابق، سربرمی آوردند. بزودی موج دوم این انقلابات، درخارج ازقلمروی سوسیالیسم نیزآغازشد.
ایران واولویتهای موهوم (انتخاب رویکرد یاالزام راهبردی ؟) آنچه که امروز ازآن به عنوان " جمهوری اسلامی ایران" یاد می شود ، چیزی جزفاسدترین رژیم خاورمیانه وشاید جهان ، نیست. کاربه جائی رسیده که حتی دوستان دیروز این رژیم نیز ازاو روی برمی تابند واین کشور، حتی نفوذ خود رادرعراق ولبنان، این دژهای استراتژیک خویش نیزازدست می دهد. اکنون به جزگروههای شبه نظامی شیعه ، دیگرکسی هوادار ادامه ی حیات جمهوری اسلامی ایران درمنطقه نیست وفقط کمکهای مالی وتسلیحاتی به این
پهبادهای انتحاری ایران : مرگبار ، ارزان ، دردسترس ( به بهانه ی حمله ی پهبادی ایران به پایگاه امریکا در اردن ) بسیاردقیق ، کوچک و موثراست ووقتی بصورت جمعی به پرواز درمی آید ، ازهرسیستم دفاع هوائی عبور می کند. بعلاوه بسیارهم ارزان می باشد. پهبادهای ساخت ایران ، کارنامه ی موفقی درجنگ اوکراین ویمن ازخود برجای گذاشته اند. این پهبادها ، ضمن اینکه ظاهراً بادقت فراوان به هدف برخورد می کنند ، رعب ووحشت در دل نظامیان وغیرنظامیان می افکنند.
عوام گرائی یا عوامفریبی (مبانی وریشه های پوپولیسم امروز) پوپولیسم (Populism) به لحاظ لغوی به معنی عوام گرائی است ودربرابر نخبه گرائی (Elitism) قرارمی گیرد که معتقد است نخبگان ، بالاترین توانائی حکومت رادارند. اما پوپولیسم ، اصطلاحی بسیاروسیع ترو پیچیده تر ازاین تعریف ساده است که بارمنفی فراوانی نیزدارد. پوپولیسم به معنی یک روش غیردموکراتیک برای اداره ی جامعه است که بطورمعمول به گفتمان توزیع مجدد منابع اقتصادی ، نابرابری اجتماعی واشکال مختلف ناسیونالیسم

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

paytonrjpb32 Tapak Markdsbi21 teren هتل های کیش دکوراسیون و طراحی داخلی مدرن کلید سازی ذاکری شرکت طراحی وب سایت رایسان دانلود فیلم ها و انیمیشن جدید و قدیمی و سریال های خارجی و ایرانی غصه نخور